آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

شهادت امام محمد باقر(علیه السلام)

بقیع حالا سومین گوهر بی بدیل خود را در آغوش میگیرد گوهری که نور سینه اش راه بین زمین و آسمان را کوتاه تر کرده است. شهادت حضرت باقر العلوم علیه السلام تسلیت با د...     هفتم ماه است و باید چشم ها گریه کنند پا به پای روضه های هل اتی گریه کنند این قبیله بی نیاز از روضه خوانی منند که فقط کافی است گویم کربلا گریه کنند با همین گریه است که یک چند روزی زنده اند پس چه بهتر اینکه بگذاریم تا گریه کنند حال که گریه کن مردی ندارد این غریب لااقل زن­ها برایش در منا گریه کنند هر زمانی که میان خانه روضه می گرفت امرش این بود اهل خانه با صدا گریه کنند با سکینه می نشیند "شیعتی" سر می...
21 مهر 1392

سالروز ازدواج علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها)+چند تا عکس

  کاروانِ ستاره‏ ها، امشب در زیباترین جشنِ عشق و سرور حاضرند؛ شبی که از ناوکِ مژگانِ فرشتگان، غزلِ محبت می‏بارد و لحظه ها، بی‏صبرانه در گذرگاهِ وصالِ دو شاخه‏ ی مهربانی، پایکوبی می‏کنند. صدای افلاکیان، سکوت را پس می‏زند و خورشید، شعاعِ عشق می‏گسترد. قصرِ شادمانی، از استواری ایمان، برخود می‏لرزد. دست‏های تقدیر، در پیِ شکوفه‏ های اخلاصند و نسترن‏ها، می‏آیند تا حضور زهرا و علی را جشن بگیرند. غبار قدم‏هایشان، چونان ژاله‏ای، طراوت گل‏هایِ زندگی را بی‏قرار می‏سازد. فرشتگان، در نبضِ مهرورزی می‏تپند و در سبزستان پیوند، زیباترین عطیه‏ ی الهی را با جهیز اخلاص، به خ...
17 مهر 1392

شهادت امام محمد تقی(علیه السلام)

  شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت امام جواد علیه السلام تسلیت و تعزیت . . .   التماس دعا   ناله وا جگر نزن اینقدر جگرت را شرر نزن اینقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر نزن اینقدر بیشتر می زنند بر روی طشت ناله بیشتر نزن اینقدر پشت در هیچ کس به فکر تو نیست پس سرت را به در نزن اینقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر نزن اینقدر سن و سالت نمی خورد بروی آه!  حرف سفر نزن اینقدر وسط کوچه ات می اندازند به لب بام سر نزن اینقدر عمه ات را صدا بزن اما ناله یا پدر نزن اینقدر      &nb...
13 مهر 1392

23 ماهگی و دوتا تولد

  سلام پسر گلم دیروز مهر یعنی شما ماهه شدی     ماهگیت مبارک....   کم کم داریم به تولد ۲ سالگیت نزدیک میشیم خدیا شکرت بابت این هدیه ی زیبایی که به من و همسرم عطا فرمودی.انشاالله بتونیم اونطوری که میپسندین تربیتش کنیم.انشاالله روزی برسه که لباس سربازی آقا امام زمان رو تنت کنیم. پسر گلم عزیزم کمتر از یک ماه دیگه تولدته. تولد امسالت رو میخوام با حضور باباجون،مامان جون و آقاجون،مادر جون ،دایی علی بگیریم. نمیخوایم زیاد شلوغ باشه.میترسم شما اذیت بشی و گریه کنی انشالله بزرگتر شدی برات یه تولد خوشگل میگیریم انشاالله تو لباس دامادی ببینمت پسر گلم فدات...
4 مهر 1392
1